بسم الله
سلام برمهدی فاطمه عج
ادامه مبحث عصرظهور
از این روایت چند نکته استفاده میشود:
اول: مطالب و محتوای این روایت متواتر اجمالی است یعنی آنچه در این روایت آمده و محتوای اصلی آن را تشکیل میدهد توسط جمعی از اصحاب پیامبرخدا(ص) نقل و با سندهای مختلف به دست ما رسیده، به طوری که معلوم میشود محتوای این حدیث توسط رسول خدا(ص) بیان شده است و مهمترین مطالب آن عبارت است از:
الف: خبر دادن پیامبر اسلام(ص) به مظلومیت اهل بیت(ع) بعد از خودش.
ب: اینکه تنها گروهی که حق آنان را استیفاء میکنند کسانی هستند که از مشرق بپا خاسته و مقدمات حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را مهیا مینمایند.
ج: در پی به قدرت رسیدن همین افراد، امام(عج) ظهور میکند و آنان درفش خود را تسلیم حضرت مینمایند و سرانجام خداوند بوسیل? وجود مقدس او اسلام را به جهانیان معرفی و زمین را پر از عدل و داد میکند.
دوم: مراد از اینکه گروهی از مشرق با درفشهای سیاه خروج میکنند، ایرانیاناند، این مسأله مورد توافق همه صحابهای است که این روایت و مشابه آن را نقل کردهاند و نزد تابعین نیز که روایت را از صحابه دریافت نمودهاند، همین نظر وجود دارد.
همچنین تمام مؤلفان بعدی، در خلال قرنها بر این مسأله اتفاق نظر دارند، بگونهای که ماجرای خروج صاحبان پرچمهای سیاه در نزد آنان، امری کاملا روشن و ثابت بوده است، دلیل این ماجرا آن است که هیچ یک از راویان ودانشمندان نگفتهاند که ممکن است این گروه مثلا اهل ترکیه و یا هند یا جای دیگری غیر از ایران باشند. بلکه عدهای از راویان و مؤلفان تصریح کردهاند که آنان ایرانیانند، حتی نام خراسانیها در برخی احادیث به چشم میخورد، چنانچه در روایتِ مربوط به درفشهای خراسان خواهد آمد.
سوم: نهضت مذکور با نوعی مخالفت جهانی و جنگ روبرو خواهد شد و در ابتدا علیه حاکمِ خودِ آنان، صورت خواهد گرفت اما نزدیک ظهور تبدیل به قیامی فراگیر خواهد شد.
چهارم: بر هر فرد مسلمان معاصر آنان واجب است که به یاری آنان برخیزد هر چند که در شرایط دشواری به سر برد، حتی اگر لازم باشد که برای یاری آنان روی یخ و برف حرکت نماید.
پنجم: این روایت از آینده و غیب خبر میدهد و یکی از معجزات نبوت نبی اکرم(ص) است، زیرا آنچه آن بزرگوار از مظلومیت اهل بیت(ع) و آوارگی و پراکندگی آنان در چهار گوش? جهان اطلاع داده، در طول قرون گذشته محقق شده است تا جایی که ما خاندانی را در طول تاریخ و در سطح جهان سراغ نداریم که مانند اهل بیت پیامبر(ص) و فرزندان حضرت علی(ع) و فاطمه(س) با تبعید و آوارگی مواجه شده باشند.
علاوه بر این مطالب، عبارتهای موجود در روایت، اوصاف دقیقی از نهضت و قیام ایرانیان را در بر دارد، از این رو بخشهایی از آن را مورد ارزیابی قرار میدهیم. به نظر من این روایت با حدیثی که قبلا از پیامبر(ص) نقل شد، ارتباط دارد.
به عبارتهای امام باقر(ع) دقت کنید:
«گویا میبینم گروهی از مشرق زمین خروج کردهاند» از این جمله میتوان فهمید که این قیام، از وعدههای حتمی خداوند متعال است و این مفهوم همان جملهای است که پیامبر(ص) و امامان(ع) چنین تعبیر کردند «گویا آن را میبینم» و یا «آن مساله محقق شده» اینگونه کلمات دلالت بر حتمی بودن و روشن بودن مساله در ذهن شریف آنان به شکل حتمی دارد، گویا که آن ماجرا را میبینند بلکه میتوان گفت دلالت بر دیدن آنان با بصیرت ویژهای دارد که خداوند به آنان عنایت فرموده و متناسب با مقام پیامبر(ص) و مقام اهل بیت آن حضرت است.
همچنین میتوان از این روایت فهمید که نهضت ایرانیان از طریق انقلاب است، زیرا مفهوم عبارت «خروج کردهاند» نیز همین است. به عبارت امام توجه کنید:
«طالب حقاند اما آنها را اجابت نکنند، مجددا بر خواستههایشان تاکید دارند، اما مخالفان نپذیرند، وقتی چنین شود شمشیرها را به دوش کشیده، در مقابل دشمن بایستند، آنگاه پاسخ مثبت گیرند ولی این بار خودشان نپذیرند تا آنکه همه قیام کنند و آن را جز به صاحبتان تحویل ندهند».
این پافشاری در حقجویی ایرانیان تداوم مییابد، آنها از دشمنان خود «طالب حقاند» یعنی از ابر قدرتها میخواهند که در شئون زندگی آنان دخالت ننموده و دست از این مردم بردارند تا دارای استقلال باشند ... اما به آنان اعتنا نمیکنند، تا مجبور به گرفتن سلاح شوند. ایرانیان در این نبردها به پیروزی میرسند، دشمنان خواست? اولیه آنها را میپذیرند اما دیگر دیر شده و شرایط دگرگون گشته و ایرانیان زیر بار آن نمیروند، پس از آن، انقلاب جدید مردم آغاز میگردد «تا اینکه قیام کنند» انقلابی که متصل به ظهور حضرت میشود و با ظهور او، پرچم مبارزه را بدست وی میسپارند.
در یکی از این روایتها آمده است که ایرانیان پس از درخواستهای اولیهشان دست به مبارزه میزنند و در آن مبارزه به پیروزی میرسند، «آنان حق را طلب کنند اما اجابت نشوند پس به نبرد پردازند و پیروز شوند، آنگاه خواست? آنان را بپذیرند ولی ایرانیان قبول نکنند». توجه به این نکته در حدیث لازم است که از جمله «حق را طلب کنند اما اجابت نشوند» میتوان فهمید که اولا حقطلبی ایرانیان طی دو مرحله صورت میپذیرد، یکی قبل از جنگ و درگیری و دیگری بعد از آن و ثانیا انقلاب فراگیر و گسترده آنان نزدیک به زمان ظهور حضرت خواهد بود «تا آنکه قیام کنند».
نکته دیگر اینکه حدیث مذکور، نهضت ابتدایی ایرانیان را با عبارت «خروج» مطرح کرد اما از نهضت دوم که متصل به ظهور حضرت است با عبارت «قیام» یاد نمود. از این بیان امام(ع) میتوان فهمید که نهضت دوم مهمتر و عظیمتر از نهضت ابتدایی و مرحله تکامل یافته آن است که طی آن ایرانیان با خیزش همگانی و قیام الهی خویش زمینه را برای ظهور حضرتش فراهم خواهند ساخت.
ممکن است از بیان امام که فرمودند «تا اینکه قیام کنند» و نفرمود «پس قیام میکنند» چنین استفاده شود که بین پاسخگویی دشمن به خواستههای ایرانیان و بین قیام بزرگ دوم آنان فاصلهای وجود داشته باشد و شاید بتوان گفت این فاصله به خاطر مرحلهای از شک و تردید در میان آنان بوجود خواهد آمد و ریشه آن یا به جهت پیدایش خطفکری خاصی در بین خودشان است که فقط با گرفتن امتیاز از دشمن موافق است و یا به سبب شرایط خارجی که بر آنان تحمیل میگردد. اما سرانجام تفکر جناح دیگر غلبه پیدا نموده و مجددا قیام نموده و نهضتی گسترده و فراگیر به پا میدارند و این نهضت مقدم? ظهور حضرت مهدی(ع) میگردد.
«کشتههای آنها شهیدند» این گواه بزرگی است از امام باقر(ع) برای کسانی که در نهضت و قیام ایرانیان کشته میشوند، خواه در خروج اول آنها و یا زمان درگیری با دشمن و یا در قیام عمومی مردم.
ممکن است گفته شود که گواهی امام باقر(ع) بر شهید بودن کشتههایشان دلیل بر نیت پاک رزمندگان و مظلومیت آنان دارد نه دلیل بر خط فکری آنان باشد، در پاسخ باید گفت اگر ما این استدلال را هم بپذیریم باز هم چنین تفسیر و توجیهی نمیتواند تکلیف انسان را در لزوم حمایت از آن نهضت تغییر دهد.
اما جمله «اگر آن زمان را درک میکردم خودم را برای یاری صاحب آن امر نگه میداشتم» از حال خود حضرت خبر میدهد که اعلام مینماید که اگر نهضت آنان را درک کند، گرچه کشتههای آنان شهیداند، اما برای درک ظهور و یاری حضرت مهدی(عج) خود را از خطرات حفظ میکند. این عبارت بر مقام با عظمت حضرت مهدی(عج) و یاران وی دلالت دارد، بگونهای که امام باقر(ع) غبطه میخورند که ای کاش با آن بزرگوار باشند و از سوی دیگر، چنین عبارتهایی از حضرت باقر(ع) کمال تواضع و فروتنی او را نسبت به فرزندش حضرت مهدی(عج) گواهی میدهد.از این روایت میتوان فهمید که فاصل? نهضت ایرانیان تا ظهور آن حضرت از مدت عمر یک انسان بیشتر نخواهد بود، چون ظاهر گفت? امام باقر(ع) این است که اگر نهضت آنها را درک کند، جان خویش را حفظ مینماید و این حفظ جان بطور طبیعی است نه به شکل معجزه، و همین نشانه مهمی است بر این نکته که ما در حال حاضر وارد دوران ظهور آن حضرت شدهایم و نهضت ایرانیان به ظهور آن حضرت نزدیک و متصل خواهد گردید.
از لطیفههایی که من در ارتباط با روایت درفشهای مشرق زمین در گفت? پیامبر(ص) که فرمودند: «باید به یاری آنان بشتابید، هرچند با دست و پا رفتن روی یخ» شنیدهام، داستانی است که برای یکی از علمای بزرگ تونس اتفاق افتاد. او در فصل زمستان و یخ بندان، مسافرتی به ایران داشت. روزی هنگام خروج از هتل، روی یخهای محوطه به زمین خورد، یکی از دوستان همراهش جلو آمد تا به او کمک کند. آن عالم تونسی گفت: صبر کن میخواهم خودم بلند شوم. سپس با کمک دستهایش با کندی از جا بلند شد و سرپا ایستاد و گفت: هر وقت ما این روایت را دربار? حضرت مهدی(عج) و یارانش میخواندیم و به این جمله پیامبر(ص) که «باید به یاری آنان بشتابید، هرچند با دست و پا رفتن روی یخ» میرسیدیم، با خود میگفتیم که حضرت مهدی(عج) از مکه ظهور میکند و در آنجا برف و یخ وجود ندارد که پیامبر(ص) با این تعبیر ما را امر فرموده است، اما اکنون معنای گفت? پیامبر را دانستم، از این رو سعی کردم که برف و یخ را با دست خود لمس نموده و خودم از زمین بلند شوم.
ادامه دارد...
ای مسلمانان باید بپاخیزیم، انتظار تا کی؟ تا کی میخواهیم برای ظهور آقامون فقط دعا بخوانیم، دعا خواندن کافی نیست، علاوه بر آن باید دعوت بصورت عملی هم انجام دهیم، باید برای ظهور آقامون زمینهسازی کنیم، باید جامعه جهانی را آماد? انفجارِ نوری دیگر کنیم، باید دیگران را از نزدیک بودن ظهور آگاه سازیم، حتی یک لحظه درنگ هم ناصواب است، بپاخیزیم!
اگر به نظر شما این مطلب مهم است آنرا، حتما برای "عزیزانتان" بفرستید.
شما دوست عزیز هم اگر مطلب " مهمی" داشتید برای من بفرستید.
التماس دعا
تعجیل در فرج آقا امام زمان، گناه نکنیم...